هنوز 2 ماهش هم نشده شازده ....
پسرم چند شب بود که نمیذاشتی من و بابا جون بخوابیم به خاطر همین بابا داوود ما رو گذاشت خونه مامانی و رفت خونه مامان اشرف که هر دوتامون استراحت کنیم و خستگیمون در بره ....
ببین خونه مامانی چه راحت میخوابیدی و هیچ کس حرف من رو باور نکرد که میگفتم دانیال نمیخوابه !!!
وقتی هم که بیدار میشدی ...
حالا خوابیدنت یه طرف ماجرا من نمیدونم خنده ات برای چی بود ؟خلاصه هر کاری هم که بکنی به نظر ما خیلی قشنگه .
همیشه خندون باشی دانیال خان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی